شهید حاج اصغر زند لشنی فرزند علی مراد در تاریخ 6/1/1329 در روستای زاغه از روستاهای محروم تابع شهرستان دورود در خانواده ای روستایی و مذهبی دیده به جهان گشود، با توجه به محرومیت روستا و نبود امکانات تحصیل موفق به سوادآموزی نشده در کنار خانواده به امور کشاورزی و دامداری مشغول شد . حاج اصغر صفای باطنی روستایی را با عشق و ارادت به مذهب در آمیخته و از همان ابتدا خود را مقید به رعایت مسائل شرعی نمود، پس از دوران بلوغ اقدام به ازدواج نموده و از زادگاه خویش به روستای ژان مهاجرت کرد . با شروع موج مخالفتها علیه رژیم منحوس پهلوی به دریای خروشان امت اسلامی پیوست و پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در تاریخ 22/2/59 با پوشیدن لباس سبز و افتخار آمیز سپاه پاسداران آمادگی خود را برای دفاع همه جانبه از دست آوردهای انقلاب اعلام کرد، جنگ تحمیلی که از سوی دشمن خبیث بعثی آغاز گردید با اولین اعزامی به صورت داوطلبانه به جبهه های نبرد اعزام گردید در اندک زمانی به فرماندهی گروهان منصوب شده و در عملیتهای حصر ابدان، فتح المبین و بیت المقدس شرکت کرد، در عملیات رمضان در حالی که معاون گردان فتح بود از ناحیه پشت و کتف مجروح شد، پس از بهبودی نسبی مجدداً به جبهه اعزام و در عملیات والفجر 6 در تنگه چزابه بازهم مجرح گردید .
اما این مجروحیتهای پی در پی خللی در عظم راسخ او ایجاد نکرد و بلافاصله پس از اندکی زمان به منطقه بازگشته و با حضور خود باعث دلگرمی نیروهای تحت امر خود گردید . او رد عملیاتهای سلیمانیه، حاج عمران، کربلای 4، کربلای 5 به عنوان فرمانده گردان محروم دورود حضوری شجاعانه داشته و در عملیات فتح 5 باز هم بر اثر اصابت ترکش دشمن مجروح شد و به علت شدت جراحات به پشت جبهه منتقل و رد بیمارستان بستری گردید، به محض ترخیص از بیمارستان خود را به میدانهای نبرد رسانده و رد عملیات والفجر 10 آزاد سازی شهر مائوت (عراق) در عین حال که فرماندهی گردان محرم را به عهده داشت در مقام معاونت محور عملیاتی لشکر 57 حضرت ابوالفضل (ع) انجام وظیفه نموده و در عملیاتهای بعدی که بیت المقدس 2 و 3 بودند شرکت کرده و برگهای زرین عمر شریف خود را پر افتخارتر نمود اما رشادت و شجاعت حاج اصغر در عملیات بیت المقدس 4 در ابتدای سال 67 به اوج خود رسیده با فتح قله صعب العبور دژ غیر قابل تسخیر در شاخ شمیران همگان را متحیر و وادار به تحسین نموده و نام خویش را رد تاریخ انقلاب و جنگ تحمیلی جاودانه کرد . پس از این عملیات بود که حاج اصغر و گردانش به عنوان تشویق به مرخصی آمدند اما مرخصی برای حاج اصغر معنایی نداشت و در دوران مرخصی نیز دائماً پیگیر امور مربوط به اعزام و نیروها و نیز شرکت در جلسات ستاد لشگر بود تا اینکه در تاریخ 7/2/67 پس از اینکه از جلسه هماهنگی فرماندهی لشکر در پادگان قدس خرم اباد به سمت دورود در حرکت بود و قصد داشت نیروها را جمع آوری کرده و به جبهه برگردد در مسیر راه بر اثر صانحه وسیله نقلیه حامل ایشان و وارد آمدن آسیب مغزی دعوت به حق را لبیک گفته و به فیض عظیم شهادت نائل گردید .
روحش شاد و راهش پر رهرو باد . با تشکر از بنیاد شهید انقلاب اسلامی شهرستان دورود ادامه دارد....
حسن راجی بهاش بوده اونم بنوسید